دیدار'>دیدار
معنوی مثنوی'>مثنویدیدار مثنوی در دژ هوش ربا (۴۷)(عنوان سیزدهم)حکایت آن شخص که خواب دید که آنچه می طلبی از یَسار؛ به مصر وفا شود.آنجاگنجی ست درفلان محلّه درفلان خانه. چون به مصر آمد؛ کسی گفت « من خوابدیده ام که گنجی ست به بغداد در فلان محله؛ در فلان خانه.» نامِ محلّه وخانهٔ اینشخص بگفت. آن شخص فهم کردکه آن گنج در مصر گفتن؛ جهت آن بود که مرایقین کنند که در غیرِ خانهٔ خود نمی باید جُستن؛ ولیکن این گنجِ یقین ومحقَّق جزدر مصر حاصل نشود.حکایت بالا در تائیدمطالب قبلی آمده است و بیت معروف خواجهٔ شیراز را به یاد می آورد:سال ها دل طلب جام جم از ما می کردآنچه خود داشت ز بیگانه تمنی می کرد استاد فروزانفر مأخذ داستان را از کتاب عجایب نامه تالیف محمدبن محمود همدانی به سال ۵۵۵هجری می داند. البته با تفاوتهایی در ذکر جزئیات.(۱) احتمالا رمان معروف کیمیاگر اثر پائیلو کوئیلوبا الهام از همین حکایت نوشته شده است؛ خود نویسنده توجه به داستان های هزار و یک شب رادر خلق این رمان دخیل می داند(۲) خلاصهٔ حکایت در عنوان آمده است.از آنجا که بنای این نوشتاربر تمرکزبه سرگذشت شهزادگان است؛ از آوردن آن حکایت درمی گذریم و از میان چندین پند ونکتهٔ ظریف عارفانه؛ یکی از چالش بر انگیز ترین مباحث اجتماعی را انتخاب می کنیم. این که ازروی چه حکمتی ست که اغلب خدادوستان در این دنیا خیلی دیر به مراد خود می رسند و یا اصلانمی رسند ؟ از بیت ۴۲۱۷ به بعد:سبب تاخیرِ اجابتِ دعای مؤمنای بسا مُخلِص* که نالد در دعاتا رود دودِ خلوصش بر سَما ۱تا رود بالای این سقفِ برینبوی مِجمَر* از اَنینُ الْمُذنِبین* ۲پس ملایک با خدا نالند زار:«کِای مُجیبِ* هر دعا؛ وِای مُسْتَجار* ۳بندهٔ مؤمن تضرُّع می کنداو نمی داند بجز تو مُستند* ۴تو عطا بیگان شهود مثنوی معنوی...
ما را در سایت شهود مثنوی معنوی دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : fzibarooze بازدید : 58 تاريخ : چهارشنبه 18 مرداد 1402 ساعت: 11:57